- پوست فروش
- آنکه پوست فروشد فراء، پوست پیرا چرمگر صرام
معنی پوست فروش - جستجوی لغت در جدول جو
- پوست فروش
- فروشندۀ پوست، کسی که پوست های دباغی شدۀ حیوانات را می فروشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شغل و عمل پوست فروش، جایی که پوست فروشنددکانی که در آن پوست فروشند
آنکه پست می فروشد آرد فروش سواق
آنکه پوستین فروشدفراءواتگر
کسی که گوشت گاو و گوسفند می فروشد، قصاب
آنکه گوشت فروشد قصاب
پیله ور، آنکه کالا را به دست گرفته در کوچه و بازار بفروشد
گدای بینوا، عاشق
کسی که کالایی روی دست می گیرد و در کوچه و بازار برای فروش می گرداند، کنایه از فروشندۀ دوره گردی که برای فروختن اجناس خود جای خاصی ندارد